دانلود کتاب سلوک اثر محمود دولت آبادی
دانلود رایگان کتاب سلوک اثر محمود دولت آبادی
دانلود رایگان کتاب سلوک اثر محمود دولت آبادی با لینک مستقیم
درباره کتاب سلوک بیشتر بدانیم :
کتاب سلوک، رمانی از محمود دولت آبادی است که اولین بار در سال 2003 منتشر شد.
این رمان، اثری متفاوت نسبت به سایر داستان های شناخته شده ی دولت آبادی است.
این اثر مهارت کم نظیر این نویسنده ی بزرگ در داستان نویسی را به خوبی نشان می دهد.
سلوک، داستانی وهم آلود با روایاتی موازی است که زمان و مکان را به بازی می گیرد
و با رمز و رازهای جذابش، مخاطبین را به وجد می آورد.
دولت آبادی در این کتاب با یک عاشق همراه می شود و فراز و نشیب های گرفتاری در عشق و تبدیل این احساس آتشین به نقطه ی مقابلش، یعنی نفرت را به تصویر می کشد.
این نویسنده ی برجسته از احساساتی می گوید که کمتر فرصت بروز پیدا می کنندو از عشقی سخن به میان می آورد که گرد و غبار زمان، جلای سابقش را به خاطره ای دور تبدیل کرده است.
درباره نویسنده سلوک بیشتر بدانیم:
محمود دولتآبادی (زاده ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در سبزوار) نویسنده اهل ایران است.
رمان دهجلدیِ کلیدر مشهورترین کارِ اوست.
بعضی از کارهای دولتآبادی به چندین زبانِ غربی و شرقی ترجمه و منتشر شده است.
داستانِ بیشترِ نوشتههای دولتآبادی در روستاهای خراسان رخ میدهد
و رنج و مشقت روستاییان شرق ایران را به تصویر میکشد.
محمود دولتآبادی چندین نمایشنامه و فیلمنامه نیز به نگارش درآورده است.
او همچنین سابقه بازیگری برای کارگردانان معتبری چون عباس جوانمرد و بهرام بیضایی و داریوش مهرجویی در تئاتر و سینما را دارد،
اقتباس از آثار دولتآبادی ساخت چند فیلم را بههمراه داشته است.
دولتآبادی در ۱۰ مرداد ۱۳۱۹ در روستای دولتآباد سبزوار متولد شد.
مادرش فاطمه و پدرش عبدالرسول نام داشت. او پس از پایان تحصیلات مقدّماتی در روستا به سبزوار رفت و به مشاغل گوناگون پرداخت.
سپس به مشهد رفت و آنجا با سینما و نمایش آشنا شد.
سال ۱۳۳۸ به تهران رفت و سال بعد در تئاتر پارس مشغول کار شد.
از آغاز دههٔ چهل در کلاسهای نمایش آناهیتا شرکت کرد و بازیگر نمایش شد
و کمکم نوشتن را نیز آغاز کرد. او در دههٔ چهل در نمایشنامههایی از برتولت برشت و بهرام بیضایی و اکبر رادی نقش بازی کرد. سال ۱۳۴۹ ازدواج کرد.
در دههٔ ۱۳۵۰ به زندان افتاد. پس از زندان نگارش کلیدر را آغاز کرد که پانزده سال کشید.
وی همچنین سال ۱۳۷۹ در کنفرانس برلین شرکت کرد.
خلاصه ی کتاب
گل در پایین دست پل می ماند و ذهن را وا می دارد بماند. خیابان، بله، یک خیابان و تمام.
در آن خیابان کوچه ای هست، باید باشد. نه فقط یک کوچه، بل کوچه ای که به ذهن می جویدش.
نه اگر در بیداری در خواب خواهدش جست. لابد یک بار از آن عبور کرده است
از سر کنجکاوی. بله، یکبار. این چیزی را به یادم می آورد. فتاح، بله، خانه مادری فتاح، چند سال بعد از دوره ای که در منطقه قصاب خانه کار و زندگی کرده بود.
دقیق نمی داند. اما خانه مادری فتاح را در ضمیر دارد. از در کوچه وارد هشتی می شدی
و دو تا راه پله بود در دو طرف که می رسید بالاخره. اتاق های پایین هم در و دریچه هایش به حیاط باز می شد.
همیشه ظهر بود در خانه مادری فتاح، و سفره همیشه رنگین بود. سبزی و تربچه بود و خیار هم بود.
زعفران روی پلو و خورش خوش رنگ و بار. بعد از ناهار طالبی بود و تنگ شیشه ای پر از یخ، اگر چه قیس منتظر فنجان چایی می ماند که آورده شود.
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
به درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .