آشنایی کامل با زندگی و آثار اریک فروم
اریک فروم فقط یک نویسنده یا روان شناس نبود؛ او صدایی انسان گرا در میان هیاهوی ماشین زدگی و مصرفگرایی قرن بیستم بود. آثار او هنوز هم ما را دعوت می کنند که انسان تر باشیم، عاشقانه تر زندگی کنیم، مسئول تر بیندیشیم و در نهایت، خودِ اصیل مان را پیدا کنیم.
زندگی نامه اریک فروم؛ از آلمان تا آمریکا
اریک فروم در ۲۳ مارس ۱۹۰۰ در شهر فرانکفورت آلمان و در خانوادهای یهودی متولد شد. پدرش تاجر شراب و مردی مذهبی بود. دوران کودکی فروم در فضایی مذهبی و سنتی گذشت که بعداً تأثیر زیادی بر علاقهمندی او به مفاهیم اخلاقی، دینی و اجتماعی گذاشت.
فروم در دانشگاههای هایدلبرگ، فرانکفورت و مونیخ فلسفه، روانشناسی و جامعهشناسی خواند و در سال ۱۹۲۲ دکترای خود را در فلسفه دریافت کرد. او سپس به روانکاوی علاقهمند شد و در موسسه روانکاوی برلین تحت آموزش قرار گرفت.
مهاجرت به آمریکا و فعالیت های دانشگاهی
با ظهور نازیسم در آلمان، فروم در سال ۱۹۳۴ به ایالات متحده مهاجرت کرد. او بهسرعت در دانشگاههایی مثل دانشگاه کلمبیا، دانشگاه ییل، دانشگاه نیویورک و مؤسسه روانکاوی ویلیام آلن وایت مشغول به تدریس شد. او در آمریکا نه تنها به تدریس بلکه به نوشتن و تحقیق در زمینه روانشناسی اجتماعی، فلسفه و تحلیل فرهنگی پرداخت.
تفکر اریک فروم؛ ترکیب روانکاوی و مارکسیسم
فروم را نمیتوان فقط یک روانکاو یا جامعهشناس دانست؛ او پلی میان روانکاوی فرویدی، تفکر مارکسیستی، اخلاق دینی و اومانیسم (انسانگرایی) است. اندیشههای او اغلب حول این محور میچرخد که چگونه انسان میتواند در جهانی مدرن، شلوغ و بیروح، آزادی و معنا پیدا کند؟
تأثیر پذیری ها
- زیگموند فروید: از فروید تحلیل ساختار روان انسان را گرفت، ولی با تأکید بر جنبههای اجتماعی و فرهنگی آن.
- کارل مارکس: از مارکس نقد سرمایهداری و توجه به بیگانگی انسان در ساختار اقتصادی را دریافت کرد.
- ادیان و عرفانها: بهویژه یهودیت، مسیحیت و بودیسم تأثیر زیادی بر نگاه او به اخلاق و معنویت داشتند.
آثار برجسته اریک فروم
اریک فروم نویسندهای پرکار بود و کتابهایش هنوز هم خواننده دارد. در ادامه مهمترین آثار او را با نگاهی تحلیلی معرفی میکنیم:
گریز از آزادی
در این کتاب شاهکار، فروم توضیح میدهد که چرا انسان مدرن با وجود دستیابی به آزادیهای بیرونی، اغلب دچار اضطراب، ترس و میل به سلطهپذیری میشود. او تحلیل میکند که چگونه فاشیسم، نازیسم و حتی مصرفگرایی ناشی از گریز ناخودآگاه انسان از آزادی واقعی است.
هنر عشق ورزیدن
یکی از محبوبترین و انسانیترین کتابهای فروم. او در این اثر توضیح میدهد که عشق واقعی نه یک احساس لحظهای بلکه یک هنر است که نیاز به تمرین، بلوغ عاطفی و شناخت دارد. عشق از نظر او شامل عشق به خود، دیگران، خدا، طبیعت و انسانیت است. اگر به دنبال درک عمیقتری از مفهوم عشق از نگاه فروم هستید، پیشنهاد میکنیم نقد و بررسی کتاب هنر عشق ورزیدن را نیز مطالعه کنید.
داشتن یا بودن؟
در این کتاب، فروم بین دو شیوه زندگی «داشتن» (مالکیتمحور) و «بودن» (تجربهمحور) تفاوت قائل میشود. او معتقد است که فرهنگ مصرفگرای مدرن انسان را به سوی «داشتن» سوق میدهد و این باعث بیگانگی، اضطراب و از بین رفتن معنا در زندگی میشود.
انسان برای خویشتن
این کتاب ادامهی اندیشههای اخلاقی اوست. فروم از اخلاق خودمختار (خودپایه) دفاع میکند و میگوید انسان باید بر پایهی رشد، عشق، و مسئولیت شخصی تصمیم بگیرد، نه با تکیه بر سنت یا فرمان.
روانکاوی و دین
در این اثر، فروم دین را از منظر روانشناختی بررسی میکند. او بین دینداری سازنده (تجربه شخصی و عمیق) و دینداری سلطهجو (اطاعت کورکورانه) تفاوت میگذارد و از اولی حمایت میکند.
اریک فروم و روانشناسی انسانگرا
فروم یکی از مهمترین چهرههای مکتب روانشناسی انسانگرا است؛ مکتبی که برخلاف دیدگاههای بدبینانه فروید یا رفتارگرایان، به توانمندی، رشد شخصی، انتخاب آگاهانه و عشق درونی انسان ایمان دارد.
او انسان را موجودی میداند که میل به رشد، معنا، خلاقیت و عشق دارد. اما جامعه مدرن و ساختارهای آن (مثل سرمایهداری مصرفگرا) مانع این رشد میشوند و انسان را از «خودِ واقعی» جدا میکنند.
مرگ و میراث فکری
اریک فروم در سال ۱۹۸۰ در سوئیس درگذشت. اما آثارش همچنان الهامبخش روانشناسان، جامعهشناسان، فعالان اجتماعی و خوانندگان عادی است. کتابهای او به دهها زبان ترجمه شده و در دانشگاههای سراسر دنیا تدریس میشود.