دانلود کتاب زندگی در پیش رو اثر رومن گاری
دانلود رایگان کتاب زندگی در پیش رو اثر رومن گاری
دانلود رایگان کتاب زندگی در پیش رو اثر رومن گاری با لینک مستقیم
درباره کتاب زندگی در پیش رو بیشتر بدانیم :
در «زندگی در پیش رو»، زندگانی جریان عادی و معمول را طی نمیکند.
امّا قصه بذر گلهایی را به همراه دارد که میتوانند زیبا و شکوهمند، بشکفند.
قصه ما را حیران میکند، به سوی ظرافتها و لطافتها سوقمان میدهد،
و همزمان به سوی اهمیت ژرفگری و روشنبینی.
زمینهی قصه از لحاظ جذب خواننده هیچ کم و کسری ندارد.
بسیار مردمی است و بسیار مردمپسند. محلههایی را که برایمان تعریف میکند،
محلهی «گوت دور» است. محلهی فقیرنشین و غریبنشین؛ و محلهی خانههای آنچنانی در سطح پایین. امّا از دید نویسنده،
ما با آنجا طور دیگری آشنا میشویم. دید او از این محله، با دید ژان ژنه یا آدامف بسیار متفاوت است.
نمیشود از او ایراد گرفت که چرا همانند امیل زولا یا ماکسیم گورکی، این محله و این قشر از جامعه را توصیف و تعریف نکرده. تعریف او تعریف دیگریست.
درباره نویسنده زندگی در پیش رو بیشتر بدانیم:
رومن گاری (به فرانسوی: Romain Gary)
(زاده ۸ مه ۱۹۱۴ – درگذشته ۲ دسامبر ۱۹۸۰) نویسنده، فیلمنامهنویس، کارگردان، خلبان در جنگ جهانی دوم و دیپلمات فرانسوی بود.
رومن گاری با نام اصلی رومن کاتسِف (Roman Kacew) در ۸ مه ۱۹۱۴ میلادی در شهر ویلنا
(اکنون: ویلنیوس، واقع در لیتوانی) در خانوادهای یهودی به دنیا آمد.
پدرش آری-لیب کاسو کمی بعد در ۱۹۲۵ میلادی خانواده را رها کرد و به ازدواج مجدد دست زد.
از این هنگام او با مادرش، نینا اوزینسکی (کاسو)، زندگی میکرد، ابتدا در ویلنا و سپس در ورشوی لهستان.
در سال ۱۹۲۸ میلادی، رومن چهارده ساله به همراه مادرش به شهر نیس در کشور فرانسه رفتند.
رومن سرگذشت سه دههٔ نخست زندگیاش را در کتاب میعاد در سپیده دم (La promesse de l’aube ،1960) نوشتهاست.
رومن گاری، با نام اصلی رومن کاتسف، در سال ۱۹۱۴ در مسکو متولد شد.
فقیر، کمی قزاق، کمی تارتار با نژاد جهود در چهاردهسالگی پا به فرانسه گذاشت
و با مادرش در نیس مقیم شد.
بعد از پایان تحصیلات در رشتهی حقوق، به خدمتِ نیروی هوایی درآمد
و در سال ۱۹۴۰ به ژنرال دوگل پیوست. رمان اولش، تربیت اروپایی،
در سال ۱۹۴۵ با موفقیت بسیار روبهرو شد و نویدِ نویسندهای را داد با سبکی شاعرانه و درعینحال پُرفرازونشیب.
خلاصه ی کتاب
شاید به دلیل خواست عمدی نویسنده و یا شاید به دلیل مصاحبتش با بزرگترها.
او بچهای است که میبیند. خوب هم میبیند. تیز هم میبیند و همه را هم ضبط میکند.
همصحبتهایش یک پیرمرد مسلمان عاشق قرآن و عاشق ویکتو هوگو است و یک زن پیر دردمند.
هرچند با بچهها حرف میزند و بازی میکند، امّا با آنها یکی نمیشود. در مجاورت آنها بچه نمیشود.
او بچهای ساختهی نویسنده، امّا بچهای بهشدت پذیرفتنی و دوستداشتنی. کتاب نیز بههمچنین.
در بیست صفحهی اوّل کتاب، محمّد میخواهد همهچیز را بهسرعت بگوید؛ پس درهم و برهم حرف میزند.
میخواهد مثل بزرگترها حرف بزند، پس گندهگویی به سبک بچهها میکند.
جملهبندیهایش گاه از لحاظ دستوری غلط است .
حرفها و مثالهایش گاه، در کمال خلوص نیت، پرت و عوضی است! و گاه درکنشدنی.
به همین دلیل ذهن خواننده در آغاز کمی مغشوش میشود.
امّا بعد به روش گفتار او عادت میکند و تمام پراکندهگوییهای گهگاه محمّد را راحت میپذیرد.
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
به صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .