دانلود کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد اثر ویکتور هوگو
دانلود رایگان کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد اثر ویکتور هوگو
دانلود رایگان کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد اثر ویکتور هوگو با لینک مستقیم
درباره کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد بیشتر بدانیم :
آخرین روز یک محکوم [Le Dernier Jour d’un condamne].
رمانی از ویکتور ماری هوگو (1802-1885)، شاعر و نویسنده فرانسوی، که در 1829 منتشر شد.
ذهن هوگو از مسائل اجتماعی در تلاطم بود و بعدها در بینوایان به این مسائل بازپرداخت.
واپسین روز یک محکوم روایتی است که یک محکوم تا لحظه اجرای حکم حکایت میکند.
ویکتور هوگو از الغای محکومیت اعدام جانبداری میکند
و در تأیید خود چزاره بکاریا ، نویسنده ایتالیایی را گواه میگیرد.
بیشک، حسی که او را برمیانگیزد بسیار شریف است.
اما رمان بیش از حد ادبی، کتابی و قراردادی است؛ این اثر فاقد حس انسانی و فاقد حس روانشناسی فردی است.
زندانی، آنگاه که به سمت سکوی اعدام میرود، احساس خود را بر ما فاش میسازد
تا به گفته خود، راه فراری بر اضطراب خویش بیابد
و به این امید نیز که داستانش «روزی به کار دیگران آید».
او به زبان زرگری مخصوص زندانها توجه نشان میدهد، به کشف نوشتههای کنده شده
روی دیوارهای سلولش میپردازد، و از پیش لحظه مرگش را مجسم میسازد: «به نظرم میآید همین که چشمانم بسته شود،
روشنایی عظیمی خواهم دید و ورطههایی از نور که ذهن من تا بینهایت در آن غوطه خواهد خورد.»
همه اینها فاقد جنبهای انسانی است.
درباره نویسنده کتاب آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد بیشتر بدانیم:
ویکتور ماری هوگو (فرانسوی: Victor Marie Hugo؛ ۲۶ فوریه ۱۸۰۲م. – ۲۲ مه ۱۸۸۵م)
شاعر، داستاننویس و نمایشنامهنویس پیرو سبک رومانتیسم فرانسوی بود.
او به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی شهرت جهانی دارد.
آثار او به بسیاری از اندیشههای سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگوکننده تاریخ معاصر فرانسه است.
از برجستهترین آثار او بینوایان، گوژپشت نتردام و مردی که میخندد است.
مشهورترین کارهای هوگو در خارج از فرانسه بینوایان و گوژپست نتردام است
و در فرانسه بیشتر وی را برای مجموعه اشعارش میشناسند.
ویکتور هوگو در سال ۱۸۲۲ با آدل فوشه دوست دوران کودکی خود ازدواج کرد.
آدل فوشه دختری بود سبزهروی با موهای مشکی و ابروانی کمانی.
او در ۱۶ سالگی بانویی خوشسیما و جذاب بود. آدل فوشه اولین عشق ویکتور هوگو بود
و ویکتور او را بسیار تحسین میکرد.
دوران نامزدی آدل و ویکتور را میتوان به عنوان تراژدی عاشقانه توصیف کرد.
ویکتور و آدل همدیگر را از بچگی میشناختند. دو خانواده فوشه و هوگو با هم بسیار صمیمی بودند
و بچههایشان هم با هم بزرگ شدند. زندگی عاشقانه هوگو زمانی آغاز شد که نوجوانی بیش نبود.
او عاشق آدل، دختر همسایهشان شد. مادر ویکتور او را از این عشق منع کرد.
خلاصه ی کتاب
در قرن نوزدهم فرانسه، مردی محکوم به مرگ شده است، آن هم با گیوتین.
برای این مرد پذیرفتن این واقعیت که زندگیاش به پایان رسیده سخت و دردناک است.
او پنج هفته است که زندانی شده و در تمام این مدت، فکر مرگ لحظهای او را رها نکرده است.
در تمام طول کتاب، احساسات عمیق و درونی مردی را میشنویم
که با تمام وجود از اتفاقی که افتاده، متاسف است.
او خواستار بخشش و عفو مردم و قانون است. اما بهنظر میرسد، مردم چنان از او متنفر هستند
که هیچ اهمیتی به حرفهایش نمیدهند و تنها خواستهشان، نابودی و مرگ او است.
همه او را به نام قاتل، جانی، مجرم و… خطاب میکنند.
شخصیت و هویت این مرد از دست رفته است.
حتی زمانی که دخترش در پای گیوتین حاضر میشود، او از مردم میخواهد او را بهخاطر دختر کوچکش ببخشند،
چون اگر او بمیرد دیگر کسی نیست مراقب فرزندش باشد.
اینجاست که حتی دخترش هم همصدا با مردم میگوید که او پدر ندارد، پدرش مرده است.
و این یعنی پایان زندگی، آن هم در حالی که هنوز زنده هستی.
لطفا برای حمایت از نویسنده و انتشارات و همچنین مترجم کتاب را تهیه کنید.
در صورت درخواست كارگروه تعيين مصاديق محتواي مجرمانه لینک دانلود حذف خواهد شد .